دلاراشرکا

دلاراشرکا

delara shoraka سروده های بسیار لطیف و زیبای بانو دلارا شرکا
دلاراشرکا

دلاراشرکا

delara shoraka سروده های بسیار لطیف و زیبای بانو دلارا شرکا

دلاراشرکا _ شاعرانه های زیبا

 


روز بین المللی بشر دوستی


که گیرد دست او

اویی که رنج می کشد

از حوادث رفته بر او

اویی که درمانده است

در جنگ و خشونت

یا که در قحطی و مصیبت

یا که در بلایای طبیعی ،

آیا شیردلی هست ؟

آیا انسانی پیدا می شود ؟

چشمان پر از انتظارش

هنوز می جوید

نجات دهنده خویش را

او حتما می آید

در لباس یک بشردوست

صلیب سرخ و هلال احمر

یا یک ناجی آتش نشان

یا در پوشش اورژانس

یا که در لباسی ... دل آرا ... می آید

او که گذشته است از راحتی

و آسایش و زندگی خود

دراز میکند ، دستان پر مهرش را

و می گیرد دستان تو را

تویی که گرفتار شدی

در حادثه و مصیبت روزگار

( دل آرا شرکاء )

29 مرداد

19 اوت ( آگوست )

روز جهانی بشر دوستی

 

به مناسبت روز جهانی خبرنگار

نشسته بودیم

گرداگرد تلویزیون

که ناگاه پخش شد

این خبر از تلویزیون

به گزارش خبرنگار ما

در ادامه از جلوی دیدگان ما

می گذشت تصاویری از یک فاجعه

مردمان را می دیدیم بی سرپناه

در ویرانه ای خراب

صدمه دیده بودند

آن مردمان شک زده

در آن مصیبت و غم

عزیزان از دست رفته

لحظه به لحظه

گزارش می داد خبرنگار

از احتیاجات آن مردم گرفتار

او بود دوشادوش مددرسانان

آتش نشان و هلال احمر و اورژانس

در آن منطقه که نبود هیچ امکاناتی

آنها بودند در تلاطم و نجات انسانهای بیگناه

کلمه انسانیت در این لحظه

برایم شد معنا

با کدامین واژه می توان

تقدیر کرد از شما انسان های

پر از مهر و فداکار و دل آرا

فقط می توانم بگویم

تو را سپاس

ای انسان نیک سرشت

شما را با جوهره ای

از طلا باید نوشت .

( دل آرا شرکاء )

17 مرداد

 

به مناسبت روز جهانی خانواده

چشمانم گشوده شد

در آغوش خانواده ای

پر از مهر

من پرورده شدم

در دامان خانواده ای

پر از عشق

پر از ایثار و تلاش و مشوق

من اکنون میبینم

جهانم را دل آرا

در امنیت و صلح و صفا

دنیای من روشن است

چون دارم خانواده ای

خوب و دل آرا

( دل آرا شرکاء )

25 مرداد

15 مه _ 25 اردیبهشت

 

از وجود پر مهرت پدر

زندگیم شده گلگون

تو که خود واژه عشقی

تو که خود

آغاز سرنوشت دل آرایی

از تو رسید همه هستی من

نبض مرا ببین

چه بی وقفه میزند

این نوای آهنگین

از وجود توست

پدر دوستت دارم

( دل آرا شرکاء )



 

پدری دارم عزیز و مهربان

هم دوستش دارم به اندازه جان

پدرم با از خودگذشتگی فراوان

می کند کار و تلاش فراوان

هنگام غروب ، می رسد از راه

پدرم با خستگی فراوان

درون دستانش هست

پر از میوه و چیز های خوب و دل آرا

من می دوم شاد و خوشحال

به استقبال پدر مهربان

پدرم دارد بر لبش لبخندی دل آرا

او می کشد مرا در آغوش گرمش

و می زند بوسه ای پر مهر، بر پیشانی ام

من از پدرم آموختم

گذشت و ایثار و حمایت از خانواده را

پدر جانم همیشه زنده باشی

زمین تا که هست

باشد سایه دل آرای تو بر سرمان

( دل آرا شرکاء )




مادرم در وصف عشق تو

قلم را لغزاندم بر روی کاغذ

جوهرش ، رنگش را باخت

در مقابل مهر و صفایت

مادرم می نویسم از توکه 

شروع زندگی منی

تو که از جان و تن خود

بخشودی بر من جان دل آرا

هم تو هستی برایم

استوره ای دل آرا

مادرم ای باعث

سرسبزی و خرمی دلم

قدم هایت را با بوسه هایم

گلباران می کنم

و دستان زحمت کشت را

بر چشمانم می کشم

مادرم تو تا ابد

در قلبم هستی جاری

( دل آرا شرکاء )


 

   

لالایی

لالایی لالایی ای کودک شیرین مامانی

لالایی لالایی ای همدم روزهای تنهایی

لالایی لالایی ای مونس دل بابا و مامانی

لالایی لالایی ای قشنگ کننده روزهای طولانی

لالایی لالایی فردا تو می آیی با سرافرازی

لالایی لالایی فردا تو هستی

مایه افتخار هر ایرانی

لالایی لالایی تو را میبینم

پیروز بر آن چالش های دنیای

لالایی لالایی تو را مینگرم

با دستانی پر زشهامت

و فهم و معرفت انسانی

لالایی لالایی تو را شنیدم

پر از آواز پیروزی، بر آن دیو کاهلی

لالایی لالایی تو را میبینم

با قدرت در آن روزهای سخت روزگار

لالایی لالایی تو هستی

دل آرا در آن عرصه فردا

( دل آرا شرکاء )


  دلاراشرکا شاعرانه های زیبا

شعر خاص دلاراشرکا

شعر زیبا دلاراشرکا

شعر عاشقانه دلاراشرکا

شعر بیادماندنی دلاراشرکا

nghvhav;h

auv

ahv

n;gli

svhdkni

svhda

,dnd,

;gd\

دلاراشرکا _ شعر عاشقانه کوتاه

در آن روز گرم تابستان

در آن جنگل و گلستان

لبریز بودیم از شادی و مهر

تو در من گم گشته بودی

و من تو را می دیدم دل آرا

( دل آرا شرکاء )


 

در هوای خوب و دلپذیر

می توان استشمام کرد

عطر دل آرای زندگی

( دل آرا شرکاء )

  دلاراشرکا شعر عاشقانه کوتاه

می درخشیدند ستاره های دنیا

بر روی رود خانه زیبا  

موج می زد و می رفت شتابان

 آن رودخانه زلال و دل آرا

( دل آرا شرکاء )


دکلمه دلارا شرکا
صدای دلارا شرکا

auv nghvh av;h

n;gli cdfh nghvh av;h

wnhd nghvh av;h

auv nghvh


دلاراشرکا از شاعران زن محبوب شعر نو

چه زیبا بود و دل آرا

آن نغمه های پرندگان زیبا

می زیستند به آرامی

پرندگان گوناگون رویایی

بودند در کنار هم

با شادی و دل آرا

( دل آرا شرکاء )


 دلاراشرکا از شاعران زن محبوب شعر نو 

باز هم هوای باران

باز هم صدای خش خش برگ ها

باز هم نوبت عشق دل آرا

بازهم رقص دل انگیز ریزش برگ ها

باز هم هوای ابر و نسیم خوش

باز هم صدای صاعقه و رعد و برق

باز هم دویدن بر روی زمین های خیس

باز هم جمع کردن برگ های خشک و رنگی

سبز و زرد و قرمز

باشد مبارک آغاز مهر

باشد مبارک پاییز

فصل دل آرای رنگ ها

( دل آرا شرکاء )


دلارا شرکا کیست

nghvh av;h ;dsj

ahuv

auv nghvh

ahuv nghvh

n;gli nghvh

wnhd nghvh

دلاراشرکا کیست _ شاعر محبوب عصر جدید

پسرم تاج سرم

رفته به خرید

پسرم تاج سرم

می کنه جا به جا وسایل سنگین

پسرم تاج سرم

کمک منِ در روزهای غریب

وقتی هستم بیمار او هست در کنار

او می برد مرا به دکتر

می خرد دارو و مایحتاج

وقتی که خوشحالم

 او می خندد شاد

پسرم ای هم ندیم

روزهای سخت و دل آرا

دوستت دارم

( دل آرا شرکاء )

دخترم ماه دل آرای من

دخترم شیرین زبون من

دخترم مونس روز های دلتنگی و شاد

دخترم عروس زیبا و دل آرا

دوستت دارم یک دنیا

( دل آرا شرکاء )


دلاراشرکا کیست

شاعر محبوب عصر جدید

nghvhav;h

ahuv

auv

n;gli

,dnd,

ck

nojv cdfh



دلاراشرکا _ شاعر محبوب قلب ها

خانه ای دارم تمیز و دل آرا

چون که دارم دختری

با سلیقه و کاررا

چراغ خانه ام هست روشن

چون که دارم دختری فهیم و روشن

درون خانه ام پیچیده

بوی عطر گل و نوای آهنگین

چون که دارم دختری

خوش بو و خوش پوش و رنگین

در خانه ام هست همیشه سلامتی

چون که دارم دختری مراقب

و دوست داشتنی

در خانه ام پیچیده

صدای لبخند دل آرای او

او خم نمی آورد به ابرو

دخترم ای مونس دلم

دخترم ای فرشته دل آرا

دوستت دارم

( دل آرا شرکاء )

 

نوه

نوه ای دارم چون قند و نبات

تمیز و خوش عطر مثل گلاب

نوه ام خوشگل و شیرین زبونه

می خنده مثل پونه

نوه ام عصای دستمه

نوه ام مال روزهای سختمه

نوه ام مهربون منِ

نوه ام ماه آرزوی منِ

نوه ام نوه دل آرای من

تنت سلامت مغز بادام من

( دل آرا شرکاء )

Delarashoraka

دلاراشرکا شاعر محبوب قلب ها

nghvhav;h

ahuv

auv

n;gli

ahuv ck

دلاراشرکا و سروده های بسیار زیبای کودک

بازی با جغجغه یکی از بازی های دوست داشتنی کودک نوزاد تا 5 ماهگی هست

سروده زیبای جغجغه تقدیم به کودک نوزاد شما

جغجغه

جغ جغ جغجغه

این چیه دست من

جغ جغ جغجغه

نگا نگا می کنه بچه ام

جغ جغ جغجغه

چه دست و بالی میزنه بچه ام

جغ جغ جغجغه

چیه این صدا

جغ جغ جغجغه

چی چیه این صدای دل آرا

جغ جغ جغجغه

شیرین زبون دل آرای من

میخواد بگیره از من

جغ جغ جغجغه

جغ جغ جغجغه

( دل آرا شرکاء )


 

 

 یکی از بازی های مفرح برای نوزادان کودک بین 4 ماه تا 2 سال بازی دالی موشه است .

این شعر رو برای کودکان موش موش سرودم تقدیم شما

دالی موشه

دالی دالی دالی موشه

بچه من مثل خرگوشه

بازی می کنه تیز و زرنگ

منو پیدا می کنه خیلی زرنگ

موش موش من

می کنه نگا نگا به من

من نیستم الان کجام من

دالی دالی دالی موشه

قش قش می خنده بچه ام

من نیستم الان

کجام من

دالی دالی دالی موشه

دلش قش رفت بچه ام

من نیستم الان کجام من

دالی دالی دالی موشه

کوچولو دل آرای من

تیز و باهوشه

( دل آرا شرکاء )


 

 

توپ بازی یکی از بازی های دوست داشتنی برای همه ، توی همه سنین هست .

اغلب کودکان نوزاد می توانند از 9 ماهگی به بعد توپ بازی کنند

سروده توپ بازی رو تقدیم می کنم

توپ توپ توپ بازی

رسید حالا وقت بازی

توپ توپ توپ بازی

بگیر توپ رو از روی زمین

توپ توپ توپ بازی

بزن به توپ روی زمین

توپ توپ توپ بازی

گرفتم توپ رو از روی زمین

توپ توپ توپ بازی

دوباره بگیر توپ رو از روی زمین

توپ توپ توپ بازی

بده توپ رو به من از روی زمین

توپ توپ توپ بازی

حالا کوچولو دل آرا شد راضی

( دل آرا شرکاء )

Delarashoraka

دلاراشرکا و  سروده های بسیار زیبای کودک

شعر عاشقانه کوتاه دلاراشرکا
شاعر دلاراشرکا
ahuv nghvhav;h
auv cdfh nghvhav;h
,dnd, cdfh nghvh av;h
n;gli cdfh nghvh av;h
;gd\ cdfh nghvh av;h


دلاراشرکا _ بیوگرافی دل آرا

 


nghvhav;h
بود زبانزد ، عشق و مهربانیش

در میان همه بود محترم و قابل ستایش

او بود قدرتمند و با اصالت

و با گذشت و با معرفت

هرجایی که بود حادثه

او بود در آن محل

در حال کمک و امداد رسانی

هست امروز روز بزرگ زندگی او

شده بود دعوت

تا بپیوندد به قهرمانان

سرخ پوش آتش نشان

قهرمان اولش مهربان پدرش

نگریست به او با چشمانی اشک آلود

و گفت سربلندم کردی پسر

و اشکش را فرو ریخت

در سکوت ، نازنین مادرش

میدانست که شاید روزی باز نگردد 

از آن خدمت شرافتمندانه

او دلش را سپرده بود

در راه نجاتی فداکارانه

روزت مبارک ای قهرمان دل آرا

ای آتش نشان پر شهامت و دلاور

( دل آرا شرکاء )

 

 

روزت مبارک ای آتش نشان با غیرت

روزت مبارک ای آتش نشان پر همت

روزت مبارک ای فرزند دلاور ملت

روزت مبارک ای جان داده در راه انسانیت

روزت مبارک ای فرخنده ناجی با اصالت

روزت مبارک ای مژده دهنده انسان در مصیبت

روزت مبارک ای نوید دهنده آغاز در پایان

روزت مبارک ای قدم مبارک و دل آرا

روزت مبارک ای که بر جان به لب رسیده

نشاندی لبخند دل آرا

( دل آرا شرکاء )

Delarashoraka

دلاراشرکا _ بیوگرافی دل آرا
ahuv ck
auv uharhki
n;gli cdfh
l,cd; cdfh
l,cd; ghdj

دلاراشرکا _ شاعر شعر نو

دلاراشرکا _ شاعر شعر نو


باز پاییز می رسد از راه

باز کند دل ها را عاشق

در نیمه راه

باز گوید از سفری زیبا

باز ما را می برد به گذشته دل آرا

و گوید لبخند بزن دل آرا

و بنگر به فردای دل آرا

( دل آرا شرکا )


 

دل من گرم است

به نسیم دل آرای کوه هایت

دل من گرم است

به نسیم دریاچه های زیبایت

دل من گرم است

به خاک سرسبز و پر بارت

دل من گرم است

در هوای پاکت

ای ایران

ای ایران دل آرا

ای سرزمین پهناور آرزوها

( دل آرا شرکا )

nghvh av;h

ahuv

auv

n;gli

svhdkni

svhda

jvhki svh



دلارا شرکا _ شاعر معاصر ایران

می خندیدم به زیبایی

در آن کوه و دشت رویایی

عاشق بودم و شاد

تنفس می کردم آن هوای پاک

و می دیدم آن کوه های دل آرا

و آن درختان سرسبز و زیبا

به که چه زندگی عالیه

به که حال دل آرا عالیه

( دل آرا شرکاء )


گاهی زندگی

به کام ماست

گاهی زندگی

همچون پرستوهاست

گاهی ما را می برد

با نسیم آرزوها

گاهی ما را می خنداند

با اندکی نگاه

گاهی ما را دلخوش می کند

به یافته ها

گاهی ما را می برد

به صدر آرزوها

گاهی چشمک می زند دل آرا

می گوید تو بیا دل آرا

( دل آرا شرکاء )

دلارا شرکا  شاعر معاصر ایران

دلاراشرکا

nghvhav;h

ahuv lhwv hdvhk

auv

n;gli

svhdkni

svhda

ol,hkkni

jvhki svh




درباره دلارا شرکا


به تماشای رنگ پاییز

نشسته بود دلم

در آن بی قراری برگها

می وزید باد در میان آنها

می چرخیدند و دور میزدن

نجوا کنان

به دور خود آنها

می گفتند

هنگام پاییز دل آراست

( دل آرا شرکاء )

Delara shoraka


درباره دلارا شرکا


شمارش اعداد ، شعر کودک ،  از اشعار بانو دلارا شرکا

دست دست دست

دست دست دست

انگشتا ده دونه است

می شماریم

یک ، دو ، سه ، چهار ، پنج

شش ، هفت ، هشت ، نه ، ده

حالا من چندتا ، تو رو دوست دارم

ده تا ده تا

کوچولو دل آرای من

حالا بزن دست

دست دست دست

دست دست دست

( دل آرا شرکاء )


کوچولو من اومده به حرف

با نوک زبان می زنه حرف

کوچولو دل آرای من

چه شیرین

دهان رو باز می کنه به حرف

بگو عزیز جان

با سخن دل آرا حرف

( دل آرا شرکاء )



صبح شد

بیدار شد کوچولو

کوچولو دل آرا می گه

درود

صبحتون بخیر مامان و بابا

می شوره دست و رو

شونه می زنه به مو

با لبی خندون

کوچولو می شینه

سر سفره نون

می خوره شیر با نون و کره و پنیر

تا که بشه بزرگ و دل آرا و دلیر

( دل آرا شرکاء )

Delarashoraka


nghvhav;h

ahuv

av

n;gli

svhda

svhdkni

o,hkkni